مست و هشیار

دلم هوایی میخواهدپرازنفس های تو ...!!!

مست و هشیار

دلم هوایی میخواهدپرازنفس های تو ...!!!

 

مردت هستم برا ی ثانیه ای که فرشته ای از بهشت در رحم تو به امانت می آید .
در تمام آن ۲۸۹ روز بارداری ، وقتی از قیافه می افتی و شکمت خط خطی میشود و نمیتوانی حتی درست راه بروی ، من کنارت هستم و شبها تن خسته ات را در آغوش میگیرم.
مردی که دستانت را در آن لحظات پر درد و امید تولد فرزندمان میگیرد منم.
مردت هستم تا ابدیت تا جان در بدن دارم بانوی من.

 نگاره: ‏مردت هستم برا ی ثانیه ای که فرشته ای از بهشت در رحم تو به امانت می آید .
در تمام آن ۲۸۹ روز بارداری ، وقتی از قیافه می افتی و شکمت خط خطی میشود و نمیتوانی حتی درست راه بروی ، من کنارت هستم و شبها تن خسته ات را در آغوش میگیرم.
مردی که دستانت را در آن لحظات پر درد و امید تولد فرزندمان میگیرد منم.
مردت هستم تا ابدیت تا جان در بدن دارم بانوی من.

..‏

 

لبی که رژی شد
برای تو رژی شده نه برای کس دیگه
آره عزیزم
برای این نیست که فقط بهش زُل بزنی
باید محـــکم بوسش کنی که لبای خودتم رژی بشه
باید با تمام وجودت طعم بوسه از لبای منو مزه کنی
... اینجوری هیچ وقت مزه ی لبام از یادت نمیره
حتی اگه پیشم نباشی...

 
نگاره: ‏لبی که رژی شد
برای تو رژی شده نه برای کس دیگه
آره عزیزم
برای این نیست که فقط بهش زُل بزنی 
باید محـــکم بوسش کنی که لبای خودتم رژی بشه
باید با تمام وجودت طعم بوسه از لبای منو مزه کنی 
اینجوری هیچ وقت مزه ی لبام از یادت نمیره
حتی اگه پیشم نباشی...

..‏

 

با زنت شوخی کن
سر به سرش بگذار
از غذایش بچش
از دستپختش تعریف کن
و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری
آسمان خدا به زمین نمی آید…!
... آخر می دانی؟
او همان دختر رویاهای دیروزت است
که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده…!
باور کن بدون او
اجاق خانه ات حسابی کور کور است

 
 نگاره: ‏با زنت شوخی کن
سر به سرش بگذار
از غذایش بچش
از دستپختش تعریف کن
و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری
آسمان خدا به زمین نمی آید…!
آخر می دانی؟
او همان دختر رویاهای دیروزت است
که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده…!
باور کن بدون او
اجاق خانه ات حسابی کور کور است

..‏

 

پسر : حوصلم سر رفته ):
دختر : از چی‌ !؟
پسر : از دوست بودن با تو !
دختر : الان یعنی‌ بهم بزنیم ؟! :(
پسر : نه بیا عروسی‌ کنیم :* ♥

 

نگاره: ‏پسر : حوصلم سر رفته ):
دختر : از چی‌ !؟
پسر : از دوست بودن با تو !
دختر : الان یعنی‌ بهم بزنیم ؟! :(
پسر : نه بیا عروسی‌ کنیم :* ♥

..‏

 

باشه ...
قبول...
همه ی لحاف مال تو...
فقط بیا با هم بخوابیم...

  

نگاره: ‏باشه ...
قبول...
همه ی لحاف مال تو...
فقط بیا با هم بخوابیم... 
♥

..‏