-
دیوانه نیستم !
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 19:24
دیوانه نیستم ! فقط ، فقط طوری " خاص " که دیگران نمیتوانند ، تو را "دوست" دارم
-
روزی به هم میرسیم ...
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 18:25
میان تو و من فاصله ایست به پهنای یک عمر شاید؛ زیاد که نیست ؟ چه رنجی میکشم من … چه تحملی میکنی تو !!! آغوشمان باز خواهد بود برای رسیدن خسته که نمیشوی ؟ چه اگر برسم … چه اگر نرسی چه اگر نیایم … چه اگر نیایی چه اگر نباشم … چه اگر نباشی. .. بگو که روزی به هم میرسیم ... بگو که هستی.. . همین ..
-
حتما بخونید
یکشنبه 2 مهرماه سال 1391 17:55
پسر : ضعیفه ! دلمون برات تنگ شده بود... اومدیم زیارتت کنیم! دختر : تو باز دوباره گفتی ضعیفه؟؟؟ پسر : خوب... «منزل» بگم چطوره!؟ دختر : وااااااااای... از دست تو !!! ... پ: باشه... باشه... ببخشید «ویکتوریا» خوبه ؟ د: اه... اصلا باهات قهرم. پ: باشه بابا... تو «عزیز منی»، خوب شد؟... آَشتی؟ د: آشتی، راستی... گفتی دلت چی شده...
-
امتحان
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 01:34
میگن خدا هر کی رو دوست داره بیشتر امتحان میکنه!... اینطوری که من حساب میکنم خدا عاشقمه..!
-
احتمال
یکشنبه 22 مردادماه سال 1391 05:01
از خانه که می آیی یک دست مال سفید پاکتی سیگار گزیده شعر فروغ و تحملی طولانی بیاور احتمال گریستن ما بسیار است ...
-
چقدر سرد است
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 13:20
چقدر سرد است! وقتی... می خواهمت و نیستی
-
می دونم خوب نیستی
جمعه 13 مردادماه سال 1391 15:51
کاش اون لحظه ای که یکی ازت می پرسه ” حالت چطوره ؟ ” و تو جواب میدی ” خوبم! ” کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه : ” می دونم خوب نیستی …
-
می خواهم که خودت بیایی
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 16:59
تو را آرزو نخواهم کرد..... هیچ وقت..! تو را زمانی می خواهم که خودت بیایی نه با آرزوی من..!!
-
همه چیز زیر سر من است
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 16:56
سرم را روی شانه ات بگذار تا همه بدانند ” همه چیز ” زیر سر من است....!
-
گله ای نیست
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 04:50
گله ای نیست اگر اینجا.... من و غم زاده یک فصل شدیم من و دل محکوم پدیدار شدیم گله ای نیست گر چه خوشی با فاصله از ماست لبخند دنیا،دوردست زندگی ماست گله ای نیست
-
آرامــــش
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 04:13
آرامــــش یعنـــی ؛ هر وقت قهر کردی ، مطمئن باشی بجز تو ، هیچ کس جاتو نمی گیره
-
مگسی را کشتم
چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391 04:05
مگسی را کشتم نه به این جرم که حیوان پلیدی ست ، بد است. و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است. طفل معصوم به دور سر من می چرخید. -به خیال ش قندم- یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد گندم. ای دو صد نور به قبرش بارد، مگس خوبی بود. من به این جرم که از یاد تو بیرون م کرد، مگسی را کشتم
-
کـــــــــــاش
یکشنبه 8 مردادماه سال 1391 02:50
کـــــــــــاش گــــــاهـــــــے زنــــــــــــــــــدگــــے [◄◄]ι [ ιι ] [■] [►] [ι►►] داشتـــــــ ...
-
عزیزکم
شنبه 7 مردادماه سال 1391 01:25
عزیزکم :بخند ،امیدوار باش و زندگی کن ......................... باور کن که دنیایت، در دست توست ،اگر بخواهی ...................... مگذار که سختی های زندگی از تو چیزی بسازد ، که می خواهد .................... تو از زندگی چیزی بساز ،که می خواهی ......................
-
ساده
شنبه 7 مردادماه سال 1391 01:03
آدم های ساده را دوست دارم! همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند! همان ها که برای همه لبخند دارند! همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند! آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است!! بس که هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوء استفاده می کند! یا زمینشان می زند! یا درس ساده نبودن بهشان می...
-
هستند
جمعه 6 مردادماه سال 1391 03:38
هنوز هستند پسرانی که بوی مردانگی می دهند در دستانشان عزت یک مرد ، یک مرد ، واقعی لمس می شود. می شود به آنها تکیه کرد. اهل ناموس بازی نیستند! می شود روی حرف و قول هایشان حساب کرد ... هنوز هم هستند دخترانی که تنشان بوی محبت خالص می دهد ... بکرند نابند لمس نشده اند هنوز هم هستند ! نادرند ! کمیاب اند ! پاک اند ! هنوز آدم...
-
نامردی
سهشنبه 3 مردادماه سال 1391 23:19
خدایا ببخش ولی بعضی وقتا خیلییی نامرد میشی هاااااا...
-
شراب عشق
یکشنبه 1 مردادماه سال 1391 01:13
می بوسمت و جرعه ی آخر شراب را سر می کشم تو تنگ در آغوش منی و لعنتی ... حالا بیا همه ی کاسه کوزه ها را سر شراب بیچاره بشکنیم ... رفتی.....اما......! مثل خون بودی در رگهایم. حال جای تو را با الکل پر می کنم! آنان که می ، نمینوشند از آن می هراسند که افکار پلید خود را هنگام مستی برملا سازند،ولی ما راسگویان را چه باک از...
-
دوستت دارم پدر
شنبه 31 تیرماه سال 1391 23:35
بابای مهربونم اندازه یه دنیا دلم برات تنگ شده... پدر یعنی: کسی که " نمی توانم" را زیاد در چشمش دیدیم ولی هرگز از زبانش نشنیدیم. پدر یعنی:اونی که هروقت میگفت "درست میشه" تمام نگرانی هایمان به یکباره رنگ میباخت. به سلامتی تمام پدرها!
-
آرزو
سهشنبه 27 تیرماه سال 1391 19:44
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف ... لرزشی روی میز کنار تختم میفتد .. از این صدا متنفر بودم اما ... چشم هایم را میمالم .. new message تا لود شود آرزو می کنم ... کاش تو باشی ... ... سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود...
-
دلم تنگ است...
سهشنبه 27 تیرماه سال 1391 19:35
دلم برایت تنگ است... انقدر که دیگر میخواهم برای تمام دنیا فریاد بزنم این دلتنگی را... دلم تنگ است ...پرواز میخواهم...تا کجایش را نمیدانم؟...از زمین بیزارم... گاه دلتنگ میشوم ،دلتنگتر از همه ی دلتنگی ها گوشه ای مینشینم و حسرتها را میشمارم ،باخت ها را و صدای شکست ها را ،من کدام قلب را شکستم و کدام خواهش را نشنیدم و به...
-
کاش
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 23:36
می بینی میان این واژه ها چگونه با تو زیسته ام ؟! کاش می آمدیُ این زندگی کاغذی را مچاله می کردی دستم را می گرفتی مرا در آغوشت می فشردی تو چشم هایت را می بستی من پیشانیت را می بوسیدم می رفتیمُ تا آخر دنیا حرف می زدیم
-
عنوانی ندارم...
دوشنبه 26 تیرماه سال 1391 22:28
عنوانی ندارم ولی خیلیییییییییییییی دوستت دارم عشقم
-
سوپرایز باورنکردنی یک بانو برای همسرش...
شنبه 24 تیرماه سال 1391 15:45
-
دخترا اصلا این کارارو نمیکنن...
شنبه 24 تیرماه سال 1391 15:38
۱.دخترا اصلا بینی ها شون رو عمل نمی کنن ۲. هیچ وقت موهاشون رو طلایی نمی کنن مادر زادی مش شده است ۳. هیچ وقت به هم دیگه چپ چپ نگاه نمی کنن واز حسودی نمی ترکن ۴. تمام طلا جواهراشون اصل اصله ۵. هرگز قبل از ازدواج ابر هاشون رو بر نمی دارن عمرا بردارن کی گفته بر می دارن نه بابا بر نمی دارن که مرتبش می کنن ۶. چشماشون رو...
-
بدبخت ترین آدم
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 13:02
یک آدم هایی هستند که وقتی شادی کنارت نیستند چون حسودند... وقتی غمگینی در آغوشت نمی گیرند چون خوشحالند... وقتی مشکل داری به ظاهر همدردند اما در واقع بی خیال تو هستند... اما وقتی مشکل دارند با تو خیلی مهربونند خیلی... اینها بدبخت ترین انسانهای روی زمینند...
-
سیگار
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 12:53
خواستم با یکی درد دل کنم..!.. اول ازش پرسیدم سیگار داری ..!؟ گفت می خوای بکشی …!؟ گفتم نه .. تو بکش تا طاقت حرفامو داشته باشی..
-
فردا
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 12:43
فردا را نمی خواهم ..... امروز هم زیاد بود ..... توان این همه بی تویی را نــــــدارم ....................
-
یادش بخیر
سهشنبه 20 تیرماه سال 1391 12:24
قدیما یه کیلو سبزی میگرفتی پاک کنی دو تا کفشدوزکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم میشدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای..هیچی .
-
کادو تولد
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1391 08:24
دیروز کادوی تولدمو ابجیم پیش پیش بهم داد ... خیلییییی خوشحال شدم ... دوستت دارم ابجی گلم ...